محل تبلیغات شما
12 آبان 98
و امشب ماه گیسوی خود را پریشان کرد
و نسیم پاییزی خنکی وزید و بر گونه ها و رخسار باغ زندگی ما، شبنمی از اشک ماه چکید و طیبه خوشبخت ترین زن دنیا شد و سجاده اش را رو به سوی پروردگار معجزه گر باز نمود و گلی از گلهای بهشت،صبح روز دوازهم آبان ماه ۱۳۹۰  فضای جهان را با آمدنش معطر کرد.
 آسمان مهربان تر شد و آفتاب پاییز بیشتر و مطبوع تر و گرم تر تابید
نیکان قشنگ ترینم ،آسمان در چشمان درشت و گیرای توست ، زیبا و وسیع و نجیب 
قدر تو را می دانم، خدا می داند که می دانم و تو هم به این مساله پی بردی.
برای داشتنت بارها پای دلم خراش برداشت و چیزی نمانده بود که شیشه ی صبرم،  ترک بردارد و یا بشکند اما تو بالاخره در بهترین زمان ممکن آمدی و خانه ی دلمان را چراغانی کردی .حالا دیگر من نیز دنیا را خیلی دوست می دارم چون تو در آن هستی
خدای من زیبای مطلق است،قادر و توانمند مطلق است و عادل ترین خدایی که می توانست باشد .خدایی که در بهترین زمان و روز و حال ، نفیس ترین خلقت خود را به ما عنایت کرد.شکر لله، شکرا لله ،شکرا لله


12 آبان 97 در یکی از روزهای عود بیماریم و ناتوان ترین حالت هام

بهار ِ من در دوازدهمین روز  آبان آمد و بدین سان پادشاه فصل ها نامیده شد پائیز.

کمان ابروی من ،تو را دیدم،غم ِ عشقت جهانم  را چه زیباتر رقم زد.برآشفتم،برایت شعرها گفتم.اگر اشکی زچشم مادرت آمد همه از عشق بود و تو خنده حسابش کن

وگر گویند پنداری که تی تی هم مرض دارد خودم پاسخ دهم آری مرض دارم .مریضم من.مریض عشق  و احساس و تمنای نگاه ِ مست و ناز ِ تو


12 آبان96

در 12 آبان  ماه تو آمده ای دنیا

تا آخر دنیا باش ای آبانی  ِ زیبا


تو پای غزل هستی ،سودایِ دلِ شیدا

من عشقِ تو را دارم ،احساس پُر از گرما


مردم همه می گویند عشقت کندم رسوا

یوسف شده ای !نیکان ،تسکین زلیخاها


اشکم کندم رسوا،ای چشم تو چون شهلا

تو لیلی و من مجنون،ای دلبرِ بی همتا


هم درد و غمم هستی ،هم شادی ِ فرداها

غیر از تو فراموش است ،چون با تو کنم  نجوا



این قصه که تکراریست ،ای کاش روم صحرا

آنجا که شده متروک،عقل و دل و جان یکجا

 

در عشق روا باشد رد و بدل جان ها

اعجاز مسیحا است سهم دلِ عاشق ها

 

با این کت  و این شلوار ،تَک آمده ای اینجا

غفلت نکن از ان،شمع و حَرَم است اینجا

 

تو آبی ِ احساسی لبخند تو چون گلها

تو پاک ترین لذت ای بر دل و جان مولا

 

تو ذوق منی ای جان،نامت کندم احیا

لوس و نُنُری اما،در بند توام گویا



و اینم یه مئر دیگه برای نیکان ِ جانم



چه خوب که تو ماه ِ  خانه ام هستی

چه خوب که تو  گُل ِ شاعرانه ام هستی

در این روزگار ِ خشکیدنِ چشمه های عرفانی

شکوفه های سخن ِعاشقانه ام هستی

ورای بغض ِ قشنگ ِ پنجره ی احساس

ترانه ی بلند رقص زندگی ام هستی

پناه و همدم و همنفس ِ شیرینم

کنار تو چون کبوتری آرامم

چقدر درد و مرگ به من نزدیک است ولی

برای نَمُردن ِ من ، تو خوب بهانه ای هستی

تمام افتخار زندگیم ، عشقِ نیکان است

تویی که آرزوی بی کرانه ام هستی

فردای اردوی تهران نیکانم سرماخورده

اردوی یک روزه ی تهران

روزهای نسبتا پاییزی

تو ,ِ ,ای ,ام ,های ,آبان ,تو چون ,آمده ای ,و تو ,دل و ,شد و

مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

:. خورشید موعود .: مدل مانتو جلیقه کاپشن پافر چیست زنانه دخترانه مشکی نقره ای 2020 blinexdicons تهوع بررسی و آموزش خودرو 207 جدید جلوه های قرآنی rilitisul آموزش نرم افزار ایلوستریتور و فتوشاپ - دانیال طاهری فر Sheila's life بانک تور لحظه آخری پریا