محل تبلیغات شما

پنج شنبه رفتیم تهران و شب هم خونه بودیم.من به طور کلی تهران رفتن رو دوست دارم حتی اگر مثل این بار با بی نظمی باشه و هیچی درست حسابی از قبل پیش بینی نشده باشه

علیرغم همه ی بی نظمی اردوی تهران ،اما اردو خوش گذشت(چون با بچه ام و دوستام بودم).امامزاده صالح و بازار تجریش و رستوران نایب در ولیعصر و بعدش پل طبیعت در پارک آب و آتش

جمعه عصر نیکان به باباش گفت که ببرتش بوستان نزدیک خونه و با همون تیشرت شلوارک تیم یوونتوس که از تجریش براش خریدم رفت و انگار اونجا باد یا نسیم پاییزی بهش خورده و از همون شب سرماخورده

دیشب بردیمش مطب دکتر و دکتر گفتند گوشاش نشون میده اوایل و آستانه ی عفونته و براش فارمتین 438 نوشت .

خداروشکر قبل از رفتن به مطب به اندازه ی یه پیاله ی ماست خوری بهش سوپ داده بودم چون وقتی برگشتیم حتی بیدار نموند داروهاش رو بخوره و خوابش برد ،من گفتم یه ساعت بعد بیدارش کنیم و داروهاش رو بهش بدیم اما باباش گفت ولش بذار بخوابه چون هنوز که سرماخوردگیش خیلی شدید نیست اما صبح که بچه رو می بردیم مدرسه به بچه گفت اشتباه کردی دیشب شربتت رو نخوردی وگرنه الان یه روز در درمان سرماخوردگیت جلو بودی


فارمتین رو دکتر همیشه 12 ساعت یه بار تجویز می کرد ولی دیشب گفت می تونید 24 ساعت یک بار 10سی سی بهش بدید و این برای ما عجیب بود


حدود ساعت 10 دقیقه به یک نیکان می رسه اداره و بعدش ناهارش رو میدم.خداروشکر محیط کاریم طوری هست که می تونم اون تایم رو آزاد باشم و بچه رو سیر کنم .



فردای اردوی تهران نیکانم سرماخورده

اردوی یک روزه ی تهران

روزهای نسبتا پاییزی

رو ,بهش ,ساعت ,بچه ,یه ,تهران ,و بعدش ,بی نظمی ,اردوی تهران ,باباش گفت ,بچه رو

مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

ospsychtivi آراد کنفرانس غزل عاشقانه2 (((((دنیای من))))) برق وصنعت اشکور خرید پستی انواع گن لاغری والیبال بانوان استان البرز(كرج ، فردیس) quarwiegena خیام پدر سوخته iyi ki Varsin